تاتی تاتی
رادین ترسو ولی زرنگ مامان بالخره بر ترسش غلبه کرد. ١٥ مهر بود که کم کم با کمک علی خاله بنفشه شروع کرد به قدم برداشتن. ٢ روز اول رو همش چشمش به مامانی بود که همراش باشه و بعد دیگه خودش رفت . درست مثل چهار دست و پا رفتنش که یه دفعه شروع کرد به رفتن و همه رو شوکه کرد.از دوم مرداد چهاردست و پا رفت و بعد از تقریبا ٢ ماهو نیم راه افتاد. دیگه هیچ جا ازدستت در امان نیست. یه جاهایی میری که باید کلی دنبالت بگردم پیدات کنم . نکنه مامانی بیش فعال باشی. آخه اصلا نمیشینی یه جا . همش میری و میای . کلی میرقصه هی سرشو تکون میده و بعد دست و بدنشو. تازگیها هم که جای خوراکیهاشو پیدا کرده و هر دقیقه میاد سرشون. ..واااااااای کابینتا رو بگو . ظرفا...
نویسنده :
مامان رادین
2:36